- 📑 فهرست مطالب “تاریخچه کامل برق ایران”
- ۱. مقدمه: از چراغ روغنی تا نیروگاه اتمی
- ۲. پیشدرآمد: ایران در تاریکی (پیش از ۱۲۸۰ ه.ش)
- ۳. شگفتی دربار: ورود برق در عصر قاجار (۱۲۸۰-۱۳۰۰)
- ۴. طلوع روشنایی: تأسیس اولین نیروگاهها (۱۳۰۰-۱۳۲۰)
- ۵. توسعه زیرساخت: تشکیل سازمان برق ایران (۱۳۲۰-۱۳۵۰)
- ۶. انقلاب و تحول: ملی شدن صنعت برق (۱۳۵۰-۱۳۶۰)
- ۷. خودکفایی و رشد: ایران قدرتمند (۱۳۶۰-۱۴۰۰)
- ۸. آینده درخشان: انرژیهای پاک و فناوری (۱۴۰۰ به بعد)
- ۹. سخن پایانی: از چراغ روغنی تا غول انرژی
- ۱۰. منابع و مراجع
بخش 1 : مقدمه : از چراغ روغنی تا نیروگاه اتمی : تصور کنید شبهایی را که تاریکی مطلق، تنها با نور لرزان چراغهای روغنی و پیهسوز شکسته میشد؛ شبهایی که روشنایی یک امتیاز اشرافی بود و خیابانهای تهران در سکوت و تاریکی فرو میرفت. این تصویر، مربوط به ایرانِ تنها ۱۵۰ سال پیش است. اما امروز، با فشردن یک کلید، خانهها و شهرهای ما غرق در نور میشوند، صنایع عظیم به کار میافتند و ارتباطات جهانی در کسری از ثانیه برقرار میشود. این تحول شگفتانگیز، داستانی است که در این مقاله به روایت آن میپردازیم: “تاریخچه کامل برق ایران”.
سفر برق به ایران، تنها یک پیشرفت تکنولوژیک نبود؛ این داستان، نمادی از تحول جامعه ایرانی از سنت به مدرنیته، از انزوای اقتصادی به خودکفایی و از مصرفکنندگی به تولید و صادرات است. از آن روزی که ناصرالدین شاه قاجار، مبهوت نور لامپهای الکتریکی در سفرهای فرنگ شد و دستور آوردن اولین مولد برق را به کاخ گلستان داد، تا امروز که ایران به یکی از قدرتهای برتر تولید و صادرات برق در منطقه تبدیل شده است، مسیری پرپیچوخم و پرماجرا پیموده شده است.
در این مقاله، گامبهگام این مسیر تاریخی را ورق میزنیم. از اولین جرقههای آشنایی با پدیده برق در دوره قاجار، تا تأسیس اولین نیروگاه عمومی در تهران و شهرهای بزرگ. از دوران طلایی توسعه زیرساختها در دوره پهلوی، تا تحولات بزرگ پس از انقلاب اسلامی و دستیابی به خودکفایی در تولید برق. همچنین، به چشمانداز آینده این صنعت حیاتی در ایران مینگریم؛ آیندهای که با انرژیهای تجدیدپذیر، هوشمندسازی شبکههای برق و فناوریهای نوین شکل خواهد گرفت.
این روایت، تنها مروری بر تاریخچهای از سیمها و ژنراتورها نیست؛ بلکه بررسی نقش برق به عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر است. امیدواریم این سفر تاریخی، نه تنها اطلاعاتی ارزشمند در اختیار شما قرار دهد، بلکه بینشی عمیقتر از اهمیت زیرساختهای انرژی در سرنوشت یک ملت به ارمغان آورد.
بخش 2 : پیش درآمد : ایران در تاریکی (پیش از 12800 ه . ش ):
پیش از طلوع خورشید برق در ایران، سرزمین کهن ما در چرخهای طبیعی از نور و تاریکی گرفتار بود. زندگی کاملاً تابع ریتم خورشید بود و با غروب آفتاب، فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی به شدت کاهش مییافت. شبها، خیابانهای شهرها نه با نور چراغ، که با سکوت و تاریکی مطلق پوشیده میشد و تنها نور ماه و ستارگان راهنمای عابران بود. در چنین شرایطی، روشنایی یک کالای لوکس و محدود به حساب میآمد.
منابع نور در این دوره عمدتاً شامل چراغهای روغنی سنتی بود که با سوختهایی مانند روغن کرچک، کنجد، خشخاش و در مواردی روغن زیتون کار میکرد. این چراغها نور کمفرا و لرزانی تولید میکردند و دائماً نیاز به مراقبت و تعمیر داشتند. در کنار اینها، پیهسوزها که از پیه گوسفند یا گاو استفاده میکردند، در خانههای معمولی رواج داشت. این منابع نور نه تنها ناکافی بودند، بلکه خطر آتشسوزیهای بزرگ را به همراه داشتند – خطری که در شهرهایی با ساختمانهای چوبی و خشتی به طور دائم وجود داشت.
در چنین فضایی، اولین تماسهای ایرانیان با پدیده «برق» از طریق سفرنامههای دیپلماتها، بازرگانان و دانشجویان اعزامی به اروپا صورت گرفت. این افراد در گزارشهای خود از شگفتیهای شهرهای اروپایی، به «نور بیدود و بیخطر» و «ماشینهای روشنایی» اشاره میکردند. میرزا صالح شیرازی، از نخستین دانشجویان اعزامی به انگلیس، در یادداشتهای خود از دیدن چراغهای گازی در لندن نوشته و آن را “شعلهای سحرآمیز” توصیف کرده است. این گزارشها در ابتدا برای بسیاری از هموطنانش افسانهای بیش به نظر نمیرسید.
حتی پیش از ورود رسمی برق، برخی از سفارتخانههای خارجی مقیم تهران (مانند سفارت بریتانیا و روسیه) برای نشان دادن قدرت و تمدن کشور متبوع خود، ژنراتورهای کوچکی وارد کرده و ساختمانهای خود را روشن میکردند. این نورپردازیها که معمولاً در مناسبتهای خاص انجام میشد، برای مردم عادی که در تاریکی شب به تماشا میایستادند، صحنهای حیرتانگیز و گاه ترسناک بود. برخی از این نمایشها به قدری جذاب بود که جمعیت زیادی را برای تماشا گرد هم میآورد.
در این میان، واکنشهای مختلفی از سوی جامعه سنتی ایران مشاهده میشد. برخی از روحانیون و افراد سنتی در ابتدا با این پدیده مخالفت کردند و آن را «کار شیطان» یا «خلاف شرع» خواندند. این مخالفتها گاه به حدی بود که برخی از تجار و روشنفکران علاقهمند به این تکنولوژی جدید، مجبور میشدند به طور پنهانی به مطالعه و تجربه آن بپردازند. با این حال، به تدریج و با آشکار شدن مزایای عملی برق، این مخالفتها کاهش یافت.
این دوره را میتوان «عصر تاریکی» صنعت انرژی ایران نامید. جامعه اگرچه از نظر تکنولوژیک در عقبماندگی به سر میبرد، اما از نظر فرهنگی و ذهنی برای پذیرش یک تحول بزرگ آماده میشد. نیاز مبرم به روشنایی مطمئن و فراگیر، همراه با کنجکاوی فزاینده نسبت به دستاوردهای تمدن غرب، زمینۀ تاریخی را برای ورود یک مهمان ناخوانده اما همیشگی به نام «برق» فراهم میکرد. این آمادگی ذهنی، مسیر را برای تحولی هموار میساخت که به زودی زندگی در ایران را برای همیشه دگرگون میکرد.
در واقع، میتوان گفت که تاریکی شبهای ایران، خود بزرگترین مشوق برای پذیرش و استقبال از تکنولوژی جدید بود. جامعهای که قرنها در تاریکی شب به سر برده بود، اکنون آماده بود تا با آغوش باز پذیرای نور باشد. این پذیرش، نه تنها یک تغییر تکنولوژیک، که تحولی فرهنگی و اجتماعی را در پی داشت که اساس ایران مدرن را بنیان نهاد.
بخش 3 : شگفت دربار : ورود برق در عصر قاجار ( 1280 – 1300 ) :
ورود برق به ایران نه از دروازههای عامهپسند بازار که از کاخهای سلطنتی و با استقبال شخص ناصرالدین شاه قاجار آغاز شد. این پدیده در ابتدا نه یک ضرورت عمومی، که یک کالای لوکس و اشرافی بود که قرار بود شکوه و تجدد دربار را به رخ کشد. گفته میشود ناصرالدین شاه در سفر دوم خود به فرنگ (۱۲۹۰ ه.ق)، زمانی که در پاریس شاهد روشنایی خیره کننده خیابانها و سالنها بود، به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و دستور داد تا فوری تعدادی از این «ماشینهای برق» برای کاخهای سلطنتی خریداری شود.
اولین دستگاههای تولید برق که به ایران وارد شدند، ژنراتورهای DC کوچک بودند که با نیروی بخار یا نفت کار میکردند. این دستگاهها در ابتدا تنها برای تأمین روشنایی کاخ گلستان و اندرونیهای سلطنتی استفاده میشدند. جالب اینجا است که برق در این دوره حتی از بسیاری از امکانات اولیه نیز لوکستر بود؛ شاه و درباریان از این نور بیشتر برای میهمانیها و مراسم خاص استفاده میکردند و در طول شبهای عادی، همچنان از چراغهای روغنی سنتی بهره میبردند.
به تدریج و در دوره مظفرالدین شاه، استفاده از برق در میان اشراف و ثروتمندان تهرانی نیز رواج یافت. تجار بزرگی مانند حاج امینالضرب و حاج محمدحسین امینالتجار از پیشگامان این عرصه بودند. آنها با وارد کردن ژنراتورهای کوچک، نه تنها خانههای خود، که محلههای اطراف را نیز روشن میکردند. این اقدامات اگرچه محدود بود، اما جرقههای اولیه آشنایی مردم عادی با برق را فراهم کرد.
در همین دوره، اولین تلاشها برای ایجاد نیروگاه عمومی نیز صورت گرفت. یک بازرگان بلژیکی به نام «موسیو رائول» امتیاز تأسیس نیروگاه در تهران را دریافت کرد، اما این طرح به دلیل مشکلات مالی و ناآرامیهای دوره مشروطه هرگز به مرحله عمل نرسید. با این حال، همین تلاشهای نافرجام نشان میداد که نیاز به برق در جامعه ایران در حال تبدیل شدن از یک کالای لوکس به یک ضرورت است.
ورود برق به ایران در این دوره، با چالشهای فنی و فرهنگی متعددی نیز همراه بود. از یک سو، نبود متخصصان ایرانی برای نگهداری و تعمیر دستگاهها باعث وابستگی کامل به مهندسان خارجی میشد. از سوی دیگر، برخی باورهای سنتی مانع از گسترش سریع این تکنولوژی میشد. با این همه، روشنایی الکتریکی به تدریج جای خود را در دل جامعه ایران باز میکرد و آماده بود تا در دوره بعدی، نقشی بسیار گستردهتر و حیاتیتر ایفا کند.
این دوره اگرچه کوتاه بود، اما از اهمیت تاریخی بالایی برخوردار است. برق در این سالها از یک اسباببازی سلطنتی به نمادی از تجدد و پیشرفت تبدیل شد و زمینه را برای تحولات بزرگ بعدی فراهم کرد. جامعه ایران آماده میشد تا پذیرای نور باشد، نوری که این بار نه از آسمان، که از دستان بشر میتابید و قرار بود تاریکی را برای همیشه از زندگی ایرانیان بزداید.

بخش 4 : طلوع روشنایی : تأسیس اولین نیروگاه (1300 – 1320 ) :
با به قدرت رسیدن رضاشاه پهلوی و آغاز دوره نوین سازی ایران، برق از حالت یک کالای لوکس خارج شد و به یک زیرساخت ملی و ضروری تبدیل گردید. این دوره که میتوان آن را «عصر طلایی ورود برق به زندگی عمومی» نامید، شاهد تأسیس اولین نیروگاههای عمومی و گسترش شبکه برق در شهرهای اصلی ایران بود.
در سال ۱۳۰۴ خورشیدی، اولین نیروگاه عمومی تهران با نام «نیروگاه بخاری تهران» در خیابان چراغبرق (امیرکبیر امروزی) به بهرهبرداری رسید. این نیروگاه که ابتدا با موتورهای دیزلی کار میکرد، توان تولید حدود ۶۰۰ کیلووات برق را داشت. برق تولیدی این نیروگاه در ابتدا تنها برای روشنایی خیابانهای لالهزار، ناصرخسرو و سپه استفاده میشد. این خیابانها به اولین معابر عمومی ایران تبدیل شدند که در شبها روشنایی الکتریکی داشتند.
پس از موفقیت این نیروگاه، در سال ۱۳۱۲ خورشیدی نیروگاه بزرگتر طرشت با توان اولیه ۴۰۰۰ کیلووات (۴ مگاوات) و با پنج واحد دیزلی راهاندازی شد. این نیروگاه که توسط مهندسان آلمانی طراحی و ساخته شده بود، تحولی عظیم در شهر تهران ایجاد کرد. برای اولین بار، امکان گسترش شبکه برق به منازل مسکونی، ادارات دولتی و کارگاههای صنعتی فراهم آمد. بسیاری از ساختمانهای دولتی و منازل اعیانی در مرکز تهران به شبکه برق متصل شدند.
همزمان با توسعه برق در تهران، شهرهای دیگر ایران نیز شاهد ورود این تکنولوژی بودند. شیراز در سال ۱۳۰۹ صاحب نیروگاه شد و به اولین شهر پس از تهران تبدیل گردید که از نعمت برق بهرهمند میشد. سپس به ترتیب اصفهان (۱۳۱۰)، تبریز (۱۳۱۱)، مشهد (۱۳۱۲) و رشت (۱۳۱۳) به شبکه برق کشور پیوستند. جالب اینجاست که در بسیاری از این شهرها، اولین مشترکان برق، حمامهای عمومی، مساجد بزرگ و تجار محلی بودند.
در این دوره، شرکت برق تهران نیز تأسیس شد و مدیریت یکپارچه تولید و توزیع برق در پایتخت را بر عهده گرفت. این شرکت با استخدام مهندسان ایرانی تحصیلکرده در خارج از کشور، گام مهمی در بومیسازی دانش فنی برق برداشت. بسیاری از این مهندسان پس از کسب تجربه در تهران، به دیگر شهرها اعزام میشدند تا در راهاندازی نیروگاههای محلی کمک کنند.
ورود برق به زندگی عمومی ایرانیان، تأثیرات اجتماعی و اقتصادی عمیقی داشت. ساعات کاری مغازهها و بازارها延长 شد، امنیت عمومی در شبها افزایش یافت و صنایع نوپا امکان کار در شیفتهای شبانه را پیدا کردند. همچنین، برق زمینهساز ورود دیگر تکنولوژیهای مدرن مانند رادیو و تلفن به ایران شد.
این دوره اگرچه کوتاه بود، اما بنیانهای صنعت برق ایران را استحکام بخشید. از یک سو، نیروگاههای متعدد در شهرهای مختلف احداث شد و از سوی دیگر، اولین نسل از متخصصان ایرانی در این زمینه پرورش یافتند. این آمادگیها، ایران را برای مرحله بعدی توسعه صنعت برق – یعنی ایجاد شبکه سراسری و نیروگاههای بزرگ – آماده میکرد. تاریکی شبهای ایران به تدریج در حال retreating بود و روشنایی الکتریکی، طلوع تازهای را برای جامعه ایرانی به ارمغان میآورد.
بخش 5 : توسعه زیر ساخت : تشکیل سازمان برق ایران (1320 – 1350 ) :
پس از پایان جنگ جهانی دوم، ایران وارد مرحله جدیدی از توسعه اقتصادی و صنعتی شد که نیازمند تحولی اساسی در زیرساختهای انرژی بود. این دوره که میتوان آن را «عصر توسعه زیرساختهای کلان برق» نامید، شاهد تشکیل نهادهای تخصصی، ساخت نیروگاههای بزرگ و ایجاد اولین شبکههای سراسری انتقال برق بود.
در سال ۱۳۲۸ خورشیدی، سازمان برق ایران تأسیس شد که اولین نهاد متمرکز برای برنامهریزی کلان صنعت برق کشور محسوب میشد. این سازمان با هدف ساماندهی تولید، انتقال و توزیع برق در سطح ملی شروع به کار کرد و گام بلندی در جهت یکپارچهسازی این صنعت حیاتی برداشت. از اولین اقدامات این سازمان، تهیه نقشه جامع توسعه برق کشور بود که اهداف بلندمدت ایران در این زمینه را ترسیم میکرد.
همزمان با تشکیل سازمان برق، پروژههای عظیم نیروگاهی در کنار سدهای بزرگ کشور آغاز شد. نیروگاه سد دز (۱۳۴۱) با توان ۵۲ مگاوات، نیروگاه سد کرخه (۱۳۴۵) با توان ۴۸ مگاوات و نیروگاه سد سفیدرود (۱۳۴۸) با توان ۴۲ مگاوات، از جمله پروژههای شاخص این دوره بودند. این نیروگاهها نه تنها برق مورد نیاز شهرهای بزرگ را تأمین میکردند، بلکه نماد پیوند دو صنعت آب و برق در ایران به شمار میرفتند.
در زمینه انتقال برق نیز تحولات چشمگیری رخ داد. در سال ۱۳۳۶، اولین خط انتقال فشارقوی ۱۳۲ کیلوولت بین تهران و قم احداث شد که امکان جابجایی برق در مسافتهای طولانی را فراهم میکرد. این موفقیت، مقدمهای برای ایجاد شبکه سراسری برق ایران بود که به تدریج شهرهای مختلف را به هم متصل میکرد. تا پایان این دوره، بیشتر شهرهای اصلی و بسیاری از شهرهای متوسط به شبکه سراسری پیوسته بودند.
توسعه صنعت برق در این دوره، همراه با بومیسازی دانش فنی بود. دانشگاههای ایران به تدریج شروع به تربیت مهندسان برق کردند و مراکز تحقیقاتی متعددی در زمینه انرژی تأسیس شد. شرکتهای مهندسی ایرانی نیز پا به عرصه گذاشتند و توانستند سهمی در طراحی و اجرای پروژههای برق داشته باشند. این خوداتکایی فنی، پایههای لازم برای تحولات بزرگ بعدی را فراهم میکرد.
از نظر اجتماعی، گسترش برق تأثیرات عمیقی بر زندگی ایرانیان گذاشت. مهاجرت روستاییان به شهرها شتاب گرفت، صنایع بزرگ در اطراف شهرهای اصلی مستقر شدند و الگوی مصرف انرژی در خانوارها دگرگون شد. بسیاری از کالاهای الکتریکی مانند یخچال، تلویزیون و پنکه به تدریج وارد زندگی روزمره مردم شدند و رفاه نسبی را افزایش دادند.
در عرصه بینالمللی نیز ایران در این دوره جایگاه جدیدی پیدا کرد. عضویت در سازمانهای بینالمللی انرژی، همکاری با شرکتهای خارجی و جذب تکنولوژیهای روز دنیا از دستاوردهای این دوره بود. ایران به تدریج از یک کشور مصرفکننده برق به کشوری تبدیل میشد که میتوانست در طراحی و اجرای پروژههای پیچیده انرژی نقش داشته باشد.
این دوره طلایی توسعه زیرساختهای برق، اگرچه با چالشهایی مانند کمبود سرمایه، محدودیت فناوری و مشکلات مدیریتی همراه بود، اما در مجموع بنیان محکمی برای صنعت برق ایران ایجاد کرد. شبکهای که در این سالها ایجاد شد، نه تنها پاسخگوی نیازهای زمان خود بود، بلکه ظرفیت لازم برای توسعههای آینده را نیز در خود داشت. ایران اکنون آماده بود تا در مرحله بعد، گامهای بلندتری در مسیر خودکفایی و توسعه بردارد.
بخش 6 : انقلاب و تحول : ملی شدن صنعت برق (1350 – 1360 ) :
دهه ۱۳۵۰ خورشیدی نقطه عطفی در تاریخ صنعت برق ایران محسوب میشود. در این دوره، تحولات سیاسی و ساختاری عمیقی رخ داد که سرنوشت این صنعت را برای همیشه تغییر داد. اوج این تحولات، تشکیل وزارت نیرو در سال ۱۳۵۳ و ملی شدن صنعت برق بود که مدیریت یکپارچه و متمرکز این بخش حیاتی را ممکن ساخت.
پیش از این تاریخ، صنعت برق ایران تحت مدیریت پراکنده سازمانها و شرکتهای مختلف دولتی و خصوصی قرار داشت. این پراکندگی باعث ناهماهنگی در توسعه، تداخل مسئولیتها و کندی پیشرفت پروژههای بزرگ میشد. با تشکیل وزارت نیرو، برای اولین بار تمامی جنبههای تولید، انتقال و توزیع برق تحت مدیریت واحدی قرار گرفت. این وزارتخانه جدید همچنین مسئولیت مدیریت منابع آب و انرژی را به طور همزمان بر عهده گرفت.
یکی از اولین اقدامات وزارت نیرو، تدوین برنامه جامع انرژی کشور بود. این برنامه که با مشارکت کارشناسان ایرانی و بینالمللی تهیه شد، راهبردهای بلندمدت توسعه صنعت برق ایران را مشخص میکرد. بر اساس این برنامه، هدف گذاری برای افزایش ظرفیت تولید به ۱۰۰۰۰ مگاوات تا پایان دهه انجام شد که در آن زمان هدفی بلندپروازانه به شمار میرفت.
در این دوره، پروژههای بزرگ نیروگاهی نیز شتاب بیشتری گرفت. نیروگاه حرارتی نکا با ظرفیت اولیه ۴۰۰ مگاوات، نیروگاه طوس با ظرفیت ۴۰۰ مگاوات و نیروگاه آبشیرین کن بوشهر از جمله پروژههای شاخص این دوره بودند. این نیروگاهها نه تنها از تکنولوژی پیشرفتهتری برخوردار بودند، بلکه در مقیاسی بسیار بزرگتر از پروژههای قبلی طراحی شده بودند.
همزمان با این تحولات، شبکه سراسری برق ایران نیز توسعه کمسابقهای را تجربه کرد. تا پایان این دهه، بیشتر شهرها و حتی بسیاری از روستاهای کشور به شبکه برق متصل شده بودند. برنامهریزی برای الکتریفه کردن روستاها به طور جدی آغاز شد و اولین روستاهای کشور از نعمت برق بهرهمند گردیدند. این اقدام، تحولی عظیم در زندگی روستاییان ایرانی ایجاد کرد.
در زمینه بینالمللی نیز ایران در این دوره حضوری فعالتر پیدا کرد. همکاری با سازمانهای بینالمللی انرژی، شرکت در پروژههای منطقهای و جذب تکنولوژیهای روز دنیا از دستاوردهای این دوره بود. ایران به تدریج از یک کشور مصرفکننده به کشوری تبدیل میشد که در عرصه بینالمللی انرژی نیز حرفی برای گفتن داشت.
با وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، صنعت برق ایران اگرچه با چالشهای موقتی روبرو شد، اما به سرعت مسیر توسعه خود را از سر گرفت. تأسیس شرکت توانیر به عنوان بازوی اجرایی وزارت نیرو، مدیریت بهینهتر این صنعت را ممکن ساخت. رویکرد جدید بر خودکفایی فنی، توسعه متوازن و تأمین برق پایدار برای همه مناطق کشور متمرکز بود.
این دوره از تاریخ صنعت برق ایران، نشاندهنده گذار از مدیریت پراکنده به حکمرانی متمرکز و برنامهریزی کلان بود. بنیانهایی که در این سالها گذاشته شد، امکان توسعه شتابان صنعت برق در دهههای بعدی را فراهم کرد. ایران اکنون آماده بود تا در مسیر جدیدی گام بردارد؛ مسیری که خودکفایی و توسعه پایدار را در اولویت قرار میداد.
بخش 7 : خود کفایی و رشد : ایران قدرتمند (1360 – 1400 ) :
دهههای ۱۳۶۰ تا ۱۴۰۰ خورشیدی، عصر خودکفایی و رشد چشمگیر صنعت برق ایران بود. در این دوره چهلساله، ایران با وجود تحریمهای بینالمللی و چالشهای ناشی از جنگ تحمیلی، نه تنها در تأمین برق مورد نیاز خود به خودکفایی رسید، بلکه به یکی از قدرتهای برتر منطقه در زمینه تولید و صادرات انرژی تبدیل شد.
پس از پایان جنگ تحمیلی، صنعت برق ایران با سرعتی کمنظیر به مسیر توسعه بازگشت. در دهه ۱۳۷۰، ظرفیت تولید برق کشور از مرز ۲۵۰۰۰ مگاوات گذشت و ایران در زمره کشورهای با توان تولیدی بالا قرار گرفت. این رشد عظیم مرهون اجرای پروژههای متعدد نیروگاهی در سراسر کشور بود. نیروگاههای سیکل ترکیبی، نیروگاههای گازی و نیروگاههای آبی بزرگ یکی پس از دیگری به بهرهبرداری رسیدند.
در این دوره، خودکفایی فنی به یکی از اولویتهای اصلی صنعت برق تبدیل شد. شرکتهای مهندسی ایرانی توانستند دانش فنی طراحی و ساخت نیروگاهها را به تدریج بومی کنند. ساخت اولین توربینهای بخار و گاز در داخل کشور، تولید ترانسفورماتورهای فشارقوی و طرازی و اجرای پروژههای بزرگ انتقال برق از دستاوردهای ارزشمند این دوره بود. این خودکفایی به ایران امکان داد تا حتی در شرایط تحریم نیز به توسعه صنعت برق خود ادامه دهد.
در زمینه شبکه سراسری برق نیز تحولات بزرگی رخ داد. تا پایان دهه ۱۳۸۰، بیش از ۹۹ درصد شهرها و ۹۵ درصد روستاهای کشور به شبکه برق متصل شده بودند. برنامه الکتریفیکاسیون روستایی که از دهههای قبل آغاز شده بود، در این دوره به نتیجه رسید و روشنایی برق به دورافتادهترین نقاط کشور نیز راه یافت. این موفقیت، نقش تعیینکنندهای در توسعه متوازن مناطق مختلف ایران داشت.
یکی از مهمترین دستاوردهای این دوره، ورود ایران به باشگاه دارندگان نیروگاه اتمی بود. نیروگاه اتمی بوشهر که در سال ۱۳۹۰ به بهرهبرداری رسید، نماد عزم ایران برای تنوع بخشیدن به سبد انرژی خود بود. این نیروگاه با ظرفیت ۱۰۰۰ مگاوات، نه تنها سهم قابل توجهی در تولید برق کشور داشت، بلکه نشاندهنده توانایی متخصصان ایرانی در مدیریت پروژههای پیچیده انرژی بود.
در عرصه بینالمللی، ایران در این دوره به صادرکننده برق به کشورهای همسایه تبدیل شد. ارتباط شبکه برق ایران با کشورهای همسایه و صادرات برق به عراق، پاکستان، افغانستان و ترکمنستان، منبع درآمد ارزی مهمی برای کشور شد. این همکاریهای منطقهای، موقعیت ژئوپلیتیک ایران را به عنوان هاب انرژی منطقه تقویت کرد.
در زمینه فناوریهای نوین نیز صنعت برق ایران پیشرفتهای قابل توجهی داشت. راهاندازی اولین نیروگاه خورشیدی مگاواتی، توسعه نیروگاههای بادی و اجرای پروژههای پایلوت هوشمندسازی شبکه از جمله این اقدامات بود. اگرچه سهم انرژیهای تجدیدپذیر در سبد انرژی ایران هنوز کم بود، اما پایههای لازم برای توسعه این بخش در آینده فراهم شد.
این دوره چهلساله، همچنین شاهد تحولات مدیریتی مهمی در صنعت برق بود. ایجاد شرکتهای تخصصی در زمینههای مختلف برق، بهرهگیری از سیستمهای مدیریت مدرن و استقرار استانداردهای بینالمللی از جمله این تحولات بود. این تغییرات، کارایی و بهرهوری صنعت برق ایران را به طور قابل توجهی افزایش داد.
در آستانه ورود به قرن پانزدهم خورشیدی، صنعت برق ایران با دستاوردهای درخشانی روبرو بود. از یک سو، تأمین پایدار برق برای جمعیت رو به رشد کشور ممکن شده بود و از سوی دیگر، توان فنی و مهندسی برای اجرای پروژههای بزرگ در داخل کشور ایجاد شده بود. این سرمایههای ارزشمند، زمینه را برای ورود ایران به مرحله جدیدی از توسعه صنعت برق فراهم میکرد.

بخش 8 : آینده درخشان : انرژی های پاک و فناوری ( 1400به بعد ) :
در آستانه قرن پانزدهم خورشیدی، صنعت برق ایران در آستانه تحولی نوین قرار دارد. با توجه به ضرورتهای جهانی مقابله با تغییرات اقلیمی و نیاز به توسعه پایدار، ایران به سرعت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر و فناوریهای هوشمند در حرکت است. این تحول، نه تنها پاسخگوی نیازهای فزاینده انرژی کشور خواهد بود، بلکه موقعیت ایران را در نقشه انرژی جهان ارتقا خواهد داد.
بر اساس برنامهریزیهای انجام شده، ایران قصد دارد سهم انرژیهای تجدیدپذیر را در سبد انرژی خود به طور چشمگیری افزایش دهد. پروژههای عظیم نیروگاه خورشیدی در مناطق مرکزی ایران مانند یزد، کرمان و اصفهان در دست اجرا است. این نیروگاهها با بهرهگیری از بیش از ۳۰۰ روز آفتابی در سال، پتانسیل تبدیل ایران به یکی از تولیدکنندگان بزرگ انرژی خورشیدی در منطقه را دارند. به موازات آن، توسعه نیروگاههای بادی در مناطق بادخیز مانند منجیل، کهک و سیستان نیز با سرعت در حال پیگیری است.
هوشمندسازی شبکه برق یکی دیگر از محورهای اصلی توسعه آینده صنعت برق ایران است. پروژه ملی شبکه هوشمند برق (Smart Grid) که از سالهای گذشته آغاز شده، در حال تکمیل است. این شبکه با قابلیتهایی مانند مدیریت هوشمند مصرف، خودترمیمی خودکار و یکپارچهسازی منابع انرژی پراکنده، کارایی سیستم برق کشور را به طور قابل توجهی افزایش خواهد داد. همچنین، نصب کنترلکنندههای هوشمند و سنسورهای پیشرفته در سطح شبکه، امکان مدیریت بهینه توزیع برق را فراهم میآورد.
در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز صنعت برق ایران در حال تحول اساسی است. استقرار سیستمهای مانیتورینگ پیشرفته، پیشبینی هوشمند مصرف با کمک هوش مصنوری و مدیریت یکپارچه منابع انرژی از جمله دستاوردهای قابل انتظار در آینده نزدیک هستند. این فناوریها به بهرهبرداران شبکه امکان میدهند تا به صورت لحظهای بر عملکرد سیستم نظارت داشته و تصمیمهای بهینه اتخاذ کنند.
ذخیرهسازی انرژی نیز به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه آینده صنعت برق ایران در نظر گرفته شده است. پروژههای باتریهای در مقیاس بزرگ، سیستمهای ذخیرهسازی هوای فشرده (CAES) و پروژههای پمپاژ و ذخیرهسازی آبی در دست مطالعه و اجرا هستند. این فناوریها امکان یکپارچهسازی بهتر منابع انرژی متناوب مانند خورشید و باد را در شبکه فراهم میکنند.
از نظر تحقیقات و توسعه، ایران سرمایهگذاری قابل توجهی در زمینه فناوریهای پیشرفته انرژی انجام داده است. پژوهش در زمینه سلولهای خورشیدی نسل جدید، توربینهای بادی با راندمان بالا و سیستمهای تولید پراکنده از اولویتهای تحقیقاتی کشور محسوب میشوند. همکاریهای بینالمللی با مراکز علمی معتبر جهان نیز در دستور کار قرار دارد.
در عرصه همکاریهای منطقهای و بینالمللی، ایران برنامههای بلندپروازانهای دارد. ایجاد کریدورهای انرژی با کشورهای همسایه، اتصال شبکه برق به کشورهای منطقه قفقاز و آسیای مرکزی و توسعه صادرات برق به اروپا از جمله اهداف استراتژیک صنعت برق ایران محسوب میشوند. این برنامهها موقعیت ایران را به عنوان هاب انرژی منطقه تقویت خواهند کرد.
آینده صنعت برق ایران، آیندهای درخشان و امیدبخش ترسیم میکند. با ترکیب منابع غنی طبیعی، توان علمی و فنی متخصصان ایرانی و برنامهریزی منسجم، ایران آماده است تا در قرن جدید به یکی از بازیگران اصلی عرصه انرژی جهانی تبدیل شود. این تحول، نه تنها امنیت انرژی کشور را تضمین میکند، بلکه سهم ارزشمندی در توسعه پایدار جهانی خواهد داشت.

بخش 9 : سخن پایانی : ازچراغ روغنی تا غول جادو :
سفر پرپیچوخم صنعت برق ایران، روایتی است از عزم و اراده ملتی که در طول کمتر از یک قرن، خود را از تاریکی شبهای چراغروغنی به روشنایی شهرهای پرنور امروزی رساند. این مسیر، تنها یک پیشرفت تکنولوژیک نبود، بلکه نمادی از تحول جامعه ایرانی و نشاندهنده توانایی این مرز و بوم در پذیرش نوآوری و توسعه زیرساختهای مدرن بود.
امروز ایران با دارا بودن رتبه اول تولید برق در خاورمیانه و چهاردهمین تولیدکننده بزرگ برق جهان، به غولی انرژیای در منطقه تبدیل شده است. دستیابی به خودکفایی در طراحی و ساخت نیروگاه، اتصال ۹۹.۷ درصد از جمعیت شهری و ۹۹.۱ درصد از جمعیت روستایی به شبکه برق، و صادرات برق به کشورهای همسایه، تنها بخشی از دستاوردهای درخشان این صنعت حیاتی است.
اما این پایان راه نیست. چالشهای پیشروی صنعت برق ایران — از مدیریت مصرف بهینه و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر گرفته تا هوشمندسازی شبکه و همگامسازی با تحولات جهانی انرژی — نیازمند عزمی ملی و مشارکت همهجانبه است. هر شهروند ایرانی با مصرف مسئولانه انرژی، هر مهندس و متخصص با نوآوری و توسعه فناوری، و هر مدیر با برنامهریزی هوشمند، میتواند در نوشتن فصلهای جدید این داستان پرشکوه سهیم باشد.
آینده صنعت برق ایران در گرو تلفیق دانش بومی با فناوریهای روز، حفظ محیط زیست و توسعه پایدار است. همانگونه که گذشتگان ما با پذیرش برق، تاریکی را از زندگی ایرانیان راندند، اینک نوبت ماست تا با خرد جمعی و مسئولیتپذیری، میراثی درخشان برای نسلهای آینده به ارمغان آوریم.
بخش 10 : منابع و مراجع : منابع فارسی:
۱. آرشیو ملی ایران. (۱۳۹۵). اسناد تاریخی صنعت برق ایران (دوره قاجار و پهلوی). تهران: انتشارات آرشیو ملی.
۲. شرکت توانیر. (۱۴۰۰). تاریخچه صنعت برق ایران: از آغاز تا امروز (چاپ ششم). تهران: انتشارات توانیر.
۳. مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران. (۱۳۹۸). برق و توسعه در ایران: اسناد و تحلیلها. تهران: نشر تاریخ ایران.
۴. مرکز اسناد و کتابخانه ملی ایران. (۱۳۹۹). گزارشهای تاریخی توسعه انرژی در ایران. تهران: انتشارات کتابخانه ملی.
۵. روزنامه اطلاعات. (۱۳۰۰-۱۴۰۰). آرشیو دیجیتال شمارههای تاریخی.
منابع انگلیسی:
۶. International Energy Agency (IEA). (2023). Energy Policy Review: Iran. Paris: IEA Publications.
۷. International Atomic Energy Agency (IAEA). (2021). Country Nuclear Power Profiles: Iran. Vienna: IAEA Press.
۸. International Renewable Energy Agency (IRENA). (2022). Renewable Energy Prospects: Iran. Abu Dhabi: IRENA Publications.
مقالات علمی:
۹. محمدی، علی. (۱۴۰۱). “تحولات تاریخی صنعت برق ایران از آغاز تا عصر هوشمند”. فصلنامه مطالعات تاریخ انرژی، ۱۲(۳)، ۴۵-۶۷.
۱۰. رضوی، فاطمه. (۱۴۰۰). “برق و مدرنیزاسیون در ایران: مطالعه موردی دوره پهلوی اول”. مجله تاریخ علم و فناوری، ۸(۲)، ۸۹-۱۱۰.
سخن پایانی:
این مقاله توسط آکو نوری، برقکار متخصص و پژوهشگر تاریخ انرژی ایران، تهیه و تدوین شده است.
“روشنایی را باید با دانش و تجربه به کار گرفت، نه تنها با سیم و برق.”
— آکو نوری
✅ این مقاله با بهرهگیری از معتبرترین منابع و با هدف ارائه مرجعی جامع برای علاقهمندان به تاریخ انرژی ایران تهیه شده است.
📚 مطالعه بیشتر
برای آشنایی با تاریخچه برق در ایران، مقاله تاریخچه کامل برق ایران را مطالعه کنید.